معنی از بنادر انگلیس
حل جدول
لغت نامه دهخدا
بنادر. [ب َ دِ] (ع اِ) ج ِ بندر. (آنندراج) (غیاث اللغات). ج ِ عربی بندر. چنان که بنادر فارس. (یادداشت مرحوم دهخدا). بندرها. شهرهای واقع در بندر. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به بندر شود.
انگلیس
انگلیس. [اَ گ َ] (اِ) انکلیس. انقلیس. مارماهی. رجوع به انکلیس شود.
انگلیس. [اِ گ ِ] (ص) در تداول (عامه) بجای انگلیسی استعمال شود. (از فرهنگ فارسی معین). || (اِخ) مردم انگلستان. (ناظم الاطباء). شعبه ای از نژاد ژرمن ساکن بریتانیای کبیر. (فرهنگ فارسی معین، اعلام).
بنادر جنوب
بنادر جنوب. [ب َ دِ رِ ج َ] (اِخ) مجموع بندرهای ایران در ساحل خلیج فارس و بحر عمان، شامل بندرعباس، بندر بوشهر، بندر لنگه، بندر جاسک، چاه بهار، دیلم، کواتر. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به خلیج فارس و رجوع به ذیل هر یک از کلمات فوق شود.
بنادر خلیج فارس...
بنادر خلیج فارس.[ب َ دِ رِ خ َ ج ِ] (اِخ) رجوع به خلیج فارس شود.
گینه ٔ انگلیس
گینه ٔانگلیس. [ن ِ ی ِ اِ گ ِ] (اِخ) در شمال شرقی آمریکای جنوبی قرار گرفته و از مغرب به ونزوئلا و از مشرق به گینه ٔ جدید و از جنوب به برزیل محدود میباشد. پایتخت آن 83000 میل مربع و جمعیت آن طبق آمار 1958، 540هزار تن است. این سرزمین جزو مستعمرات انگلیس است که بوسیله ٔ یک حکمران اداره میشود. قسمت اعظم این منطقه جنگلی است و آبشارهای بسیار زیبایی دارد. و آنجا معادن بسیار زیادی از جمله طلا، الماس، منگنز و بوکسیت یافت میشود. و صادرات مهم آن، شکر، بوکسیت، چوب، برنج، عرق نیشکر، ملاس، زغال چوب و نارگیل است.
فرهنگ عمید
بندر
مترادف و متضاد زبان فارسی
بندرها، لنگرگاهها، شهرهای ساحلی
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد
436